تحقیق درباره شوخ طبعی
اصطلاح شوخ طبعی چندین تغییر معنایی داشته و از کیفیت فیزیولوژیکی به روانی تبدیل شده است. مایعات بدنی یکی از اولین تبیین ها درباره شوخ طبعی بود. طبق نظر بقراط (400 سال قبل از میلاد) ، تنظیم خون ، بلغم ، و صفرای زرد و سیاه برای سلامتی مهم بود(Schubert and Leschhorn, 2006). در طول قرون وسطی ، شوخ طبعی به عنوان یک ویژگی شخصیتی دمدمی مزاج یا عجیب شناخته می شد و توسط بن جونسون(Ben Jonson) به عنوان اشیای کمدی طنز (1600 ، 1927) به صحنه آمد. تغییر جهت اساسی توسط موریس (Morris, 1744) آغاز شد ، از جمله توانایی درک و به تصویر کشیدن شوخ طبعی. پاول (Paul, 1990) یکی از اولین کسانی بود که نظریه کاملی از شوخ طبعی را ایجاد کرد و طنز به یک موضوع زیبایی شناختی تبدیل شد.
فروید (Freud, 1961) با ایجاد یک دیدگاه روانشناختی اصیل ، با معرفی ارتباط شوخ طبعی و شوخی در روان درمانی ، طنز را به عنوان مکانیسم دفاع منحصربه فرد در کسب لذت معرفی کرد.
تعاریف طنز بسته به اینکه طنز به عنوان یک فعالیت ارتباطی (Martineau, 1972) ، واکنشهای عاطفی مثبت (Romero and Cruthirds, 2006) یا این که به صورت یک صفت شخصیتی(Martin, 1998) باشد، متنوع است.
امروزه شوخ طبعی دارای ویژگی های چند بعدی است. مارتین (Martin, 2007) شوخ طبعی را هفت مورد زیر خلاصه کرد:
(1) توانایی درک جوک ها و سایر محرک های شوخ طبعی
(2) ابراز شوخ طبعی و شادی
(3) توانایی اظهار نظرهای طنزگونه یا برداشت های طنزآمیز
(4) فهم انواع شوخی ها ، کارتون ها و سایر مطالب طنزآمیز
(5) جستجوی فعال منابعی که باعث خنده می شوند (مثلاً کمدی ها)
(6) حفظ و بخاطر سپردن جوک ها و حکایت های خنده دار در زندگی
(7) گرایش استفاده از شوخ طبعی به عنوان مکانیزم مقابله ای.
به گفته مارتین (Martin, 2007) ، شوخ طبعی ممکن است به عنوان یک الگوی عادت، یک توانایی ، یک خلق و خو ، یک واکنش زیبایی شناختی ، یک نگرش ، یک جهان بینی ، یک استراتژی مقابله یا یک مکانیسم دفاعی دیده شود. بعلاوه ، مارتین (Martin, 2007) چهار مولفه فرآیند شوخ طبعی را متمایز کرد ، یعنی یک زمینه اجتماعی ، یک فرایند شناختی- ادراکی ، یک واکنش هیجانی و بیان صوتی – رفتاری خنده.