آشنایی با مفهوم سیستم مهندسی سنگ و اندیس آسیبپذیری و ارزیابی ریسک عقب زدگی به روش ماتریس اندرکنش و اندیس آسیب پذیری
یک ارزیابی ریسک دربرگیرندۀ بررسی تفصیلی و سیستماتیک هر فعالیت، موقعیت و یا هر سیستم عملیاتی به منظور شناخت مخاطرات[1] است. مخاطره و ریسک به صورت زیر تعریف میشوند:
مخاطره: مخاطره یک منشاء بالقوۀ زیان یا یک شرایطی با پتانسیل ایجاد زیان تعریف شده است .
ریسک: استاندارد مدیریت پروژۀ آمریکا ریسک پروژه را رخداد یا شرایطی نا مطمئن دانسته که اگر به وقوع پیوندد، اثری مثبت یا منفی بر حداقل یکی از اهداف پروژه مانند زمان، هزینه، محدوده یا کیفیت میگذارد.
سیستمهای مهندسی سنگ روشی است که قابلیت تجزیه و تحلیل همزمان فرآیندهای پیچیده مهندسی سنگ را دارد. این روش توسط هادسون[3] (1992) پایه گذاری شده است. به طور کلی در این روش خصوصیات و رفتارهای هر پارامتر به عنوان یک سیستم دو متغیره برآورد شده و در نهایت این سیستمهای دوتایی را به کل توده سنگ تعمیم میدهد. RES روشی است که امکان تحلیل همزمان روابط بین پارامترهای مؤثر توده سنگ، سایت و سازه را دارد و آثار ناشی از اندرکنش بین اَنها را مورد بررسی قرار میدهد. در سیستمهای مهندسی سنگ شناسایی پارامترهای بحرانی، مسیرهای تاثیرگذار، حلقههای برگشتی و ارزیابی روشهای انتخابی مهندسی مناسب، با استفاده از ماتریس اندرکنش[4] سنگ صورت میگیرد. طبق تئوری سیستمهای مهندسی سنگ، همه مسائل مهندسی سنگ را میتوان به صورت تابعی از پارامترهای قطری ماتریس اندرکنش درنظر گرفت [2]. انتخاب پارامترها و وزن دهی هر پارامتر در سیستم طبقه بندی توده سنگ را میشود با کدگذاری ماتریس اندرکنش تعیین کرد.
ماتریس اندرکنش یک ابزار پایه در است. ساختار کلی یک ماتریس اندرکنش در شکل (2-1) نشان داده شده است. استفاده از ماتریس اندرکنش جهت بررسی هر مسئلهای که شامل فاکتورهای متعدد است مفید و یاری دهنده است. در این روش پارامترهای مؤثر روی قطر اصلی ماتریس قرار میگیرند و اندرکنش پارامترها با یکدیگر بر حسب آن با کدگذاری در عناصر غیرقطری ماتریس مشخص میشود. بدین ترتیب مجموع خانههای سطری معرف اثری است که پارامتر موجود در آن سطر (Pi) روی دیگر پارامترها دارد و مجموع خانههای ستونی معرف تأثیری است که پارامتر موجود در آن سطر (Pi) از دیگر پارمترها پذیرفته است. جهت این ماتریس در جهت عقربههای ساعت است، به طوری که خانه بالا سمت راست، اثر پارامتر A روی B و خانه پایین سمت چپ، اثر B روی A را نشان میدهد [2].
روند کلی کار در این روش را میتوان به صورت مراحل شش گانه بدین صورت خلاصه کرد:
- گام اول – پارامترهای مهم و تاثیرگذار بر موضوع تعیین میشوند.
- گام دوم – پارامترهای اصلی موجود روی قطر اصلی ماتریس قرار میگیرند.
- گام سوم – تأثیر گذاری و تأثیر پذیری هر جفت پارامتر روی یکدیگر بصورت ساعتگرد بررسی میشود.
- گام چهارم – با توجه به مفهوم متغیرهای اصلی، اندرکنش بین هر جفت پارمتر بصورت نیمه کمی خبره[5] (SEQ) کدگذاری میشود.
- گام پنجم – مقادیر کد گذاری شده در ماتریس در هر ردیف و ستون جمع میشود.
- گام ششم – تخمین زدن شدت اندرکنش[6] و مقدار غالب بودن[7] هر یک از متغیرها در سیستم انجام میشود.